نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

دخمل عسلي مامان و بابا

دومین بیماری عسلک

1391/7/27 8:54
نویسنده : نرگس لقائي
1,539 بازدید
اشتراک گذاری

سلام صبح بخیر قند عسل

خوبی مادر؟؟؟راستش دلم نمیخوواست این پست رو تو وبلاگت بذارم آخه دوست دارم وبلاگت همیشه از خوشی و سلامتی بگه .اما این موضوع بد جور رو دلم سنگینی میکرد مینویسم شاید آروم شم.

روز دوشنبه تو راه بودم که مامان جون تماس گرفت و گفت مستقیم بیا خونه و جایی نرو هی پرسیدم چی شده گفت کارت دارم.منم که با مهناز خانوم قرار داشتم بریم آشپزخونه رو گردگیری کنه.اول مهناز خانوم رو بردم خونه و سریع اومدم خونه مامان جون دیدم شما بیحالی و مامان جون هم فرش دم آشپزخونه و رو فرشی و لباس شما رو شسته و پهن کرده تو تراس تویه لحظه این جوری شدم :سوالاسترسناراحتدل شکستهگریه

آخه مامان جون گفتن شما از صبح اسهال و استفراغ شدید داریافسوسزنگ زدم مطب آقای دکترمرزبان ساعت6:30 وقت داد-رفتیم خونه لباس پوشیدیم و بابایی ساعت 5:30 اومدمارو برد و خوشبختانه مطب خلوت بود و زودی ویزیت شدیم اول کنترل یه سالگی که آقای دکتر هم از وزن و قد و دور سرت راضی بودن درمورد شیر خشک هم حالا که دیگه سوپرامیل وارد نمیشه نان رو پیشنهاد داد و رفتیم سراغ بیماری

آقای دکتر بعد از معاینه شما تشخیص ویروس دادن گفتن گلوت هم التهاب داره و دارو دادن برات :تایلانول هر 8ساعت20 قطره -متوکلوپرامید هر 8 ساعت 4 قطره که تا یه ساعت بعدش هیچی نخوری - دیفن هیدرامین هر 8 ساعت یه قاشق مربا خوری - رینوسالتین درصورت گرفتگی بینی 3 قطره - پودر ORS - درمان خانگی هم ماست و دوغ فراوان و مایعات تا جایی که استفراغ قطع بشه .

منو میگی با یه دنیا غصه از مطب اومدم بیرون -همراه  بابایی  که دم در تو ماشین منتظر بود رفتیم داروهاتو بگیریم و شما بیتاب بودی 60cc شیر خشک دادم خوردی که یه دفعه عق زدی و شدید هرچی خورده بودی رو بالا اوردی رو لباسای من و خودت و شروع کردی به گریه

جیگرم کباب شد  -آخه خدا جون مگه من مرده بودم که این ویروس اومد نیایشمو درگیر کرد؟؟؟؟

خدایا بذار من هزار هزار بار مریض بشم و بمیرم اما جیگر گوشه ام یه لحظه اذیت نشه .

الان که دارم برات مینویسم 5 شنبه اس دیشب اصلاً خوب نبودی یعنی بهتر بگم بدتر شدی تماس گرفتم مطب برا امروز ساعت 5:30 وقت دادن - دوبار بریم ببینیم چرا حالت خوب نشده و چی کار باید کرد برات ؟؟

عزیز دلم مواظب خودت باش و سعی کن زود زود خوب بشی.

آخه فدات شم زبون که نداری بگی اون لحظه که گریه میکنی چه مشکلی هست و یهو بالا میاری بیشتر گریه میکنی و بعدش تو بغل من آروم میشی.الهی فدات بشم که اونلحظه محکم میچسبی به من و من بدبخت به جز دلداری دادن و قربون صدقه ات رفتن هیچ کاری ازم برنمیاد .

امبدوارم تا شب خوب خوب بشی - نذر کردم که زود خوب بشی و روز16 ماه قمری که خونه مامان بزرگ بابایی روضه دارن سفره حضرت ابوالفضل بگیریم .

خیلی دوست دارم عزیزم - الهی درد و بلات بخوره تو سر من و تو همیشه سالم و سلامت باشی.

ماه منی - عمرم - نفسم -عشششششششششقمقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلب ماچقلبماچقلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زهرا مامان مه سما
27 مهر 91 13:25
الهییییییییی بگردم برات عزیزم ای تک ایشالله زود خوب بشه مه سما هم همین ویروس را چند ماه پیش گرفت خیلی بده مواظبش باش و همچنین مواظب تغذیه اش چون میل به غذا ندارن این موقع ها حتما سوپ بهش بده تا وزن کم نکنه عشقم


مرسی زهرا جونم - دعا کنین زود زود خوب بشه - طاقت دیدن بیحالی شو ندارم
باران اردیبهشت
27 مهر 91 14:19
الهی بگردم چرا مریض شدی خاله
مامانی خیلی مواظبش باش
کاش یه خبری هم به ما بدی از دخترکت .نگران شدم


ممنون باران عزیز- امروز شنبه 29/7 یه کم بهتر شده خدارو شکر.
حدیث
1 آبان 91 9:57
آخییییی بچه بیچاره با این همه دارووووو....
الهی زود خوب میشی خاله



مرسی حدیث جون .امروزاول آبان دیگه کلاً خوب شد - خدارو شکر