نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

دخمل عسلي مامان و بابا

اولين قدم - خاطرات هفته6 تا پايان هفته 24

1390/5/22 13:02
نویسنده : نرگس لقائي
570 بازدید
اشتراک گذاری

نيني گلم سلام قلب

امروز كه شروع كردم برات بنويسم دوروز مونده كه 24هفته ات تموم شه .پارسال 7 اسفند ( شنبه ) بودكه موقع غروب رفتم تست دادم و دكتر بهم گفت كه يه فرشتهفرشته كوچولوي ماماني توشكمم دارم . از مطب كه اومدم و باباتو پرسيد چه خبر؟ بهش ميگفتم باباخندهباباخندهباباخندهباباخندهباباخندهباباخندهباباخنده.بابات داشت از خوشحالي بال درمياورد.

niniweblog.com

تا دوهفته بعد به هيچكس نگفم يه فرشته اومده توزندگيم. تا اين كه به پيشنهاد بابات به خاله زهرا جونت گفتم .كم كم خاله و ها و مامان بزرگ فهميدن و به زنداييهاو. . . هم گفتم

niniweblog.com

- ديگه روزهاي خوشي من شروع شد آخه بخاطر كوچولوي نازم همه مراقب من بودن -و از همه بيشتر باباجون حواسش بود كه من اذيت نشم . مهربونيش هزار برابر شده .روز تولد منniniweblog.com

بابايي واسه توهم كادوگرفته بود يه هزارپاي رنگي خوشگل نرم

 

تواين مدت هم مواظب خودم بود هم شما .كلي هم ويتامين و مكمل ميخورم كه خوب رشد كني و سالم باشي عزيز دلم . دوبار سونوگرافي رفتم كه عكسهاشو برات نگه داشتم .راستش هنوز چيزي برات نخريدم آخه 7 خرداد كه رفتم سونو  گفت 90 % فرشته تون گيس گلابتونه niniweblog.comولي يه ماهه ديگه صبر كن مطمئن بشيم.فقط يه بادي برات گرفتم با تكه دوزي يه كفش دوزك - چهار تا كتاب كه اين روزها برات مي خونمش و چند تا استيكر كه اتاقت رو خوشگل كنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زهرا مامان مه سما
8 مرداد 90 8:46
ای تک جون با اجازه من لینکت کردم
نهیر
22 مرداد 90 13:36
آی تک جون خدا عشقتون رو ماندگار کنه
نینیتون زیر سایه محبت هر دو شما بزرگ بشه




ممنونم عزيزم