یه برگشت به گذشته و عکس سیسمونی
دختر گلم بازم سلام
هزارتا سلام و هزار بار سلامتی با هر سلام نثار تن لطیف و وجود نازنینت
من از تاریخ ٢٦ شهریور از دکتر استراحت پزشکی گرفتم تا تو خونه در ارامش باشم و بتونم تو ماه آخر حسابی مواظبت باشم و بتونم شمارو سالم تر و قوی تر نو وجورم پرورش بدم
تاریخ ٢٩ شهریور هم مامان جون مامانی و بابا بزرگ زحمت کشیدن و سیسمونی شمارو برامون آوردن که عمو حسین و زن عمو سمیرا اومدن وبه چیدمان اتاق شما کمک کردن فردا عصرش هم خاله ها و زنداییها ،مامان بزرگ ها ،عمه ها و زن عمو ها همگی اومدن برا جشن سیسمونی شما و همه شون هم برات کادو آورده بودن که متاسفانه یادمون رفت و از مهمونی عکس نگرفتیم
اما امروز چند تا از عکس های سیسمونیتو میذارم اینجا تا برات یادگاری بمونه
مبارکت باشه خوشگلم امیدوارم به تن سالم و به دل خوش ازشون استفاده کنی
ظرفای غذا و قاشق چنگال و پیش بنددخترونه
خورده ریزهایی که همیشه همه نینیها لازم دارن . البته من خودم عاشق جغجغه مچی و مسواک انگشتیت هستم
خوش رنگن؟
اینا هم یه بحشی از لباسهای نخی شماست
اینا اسباب بازی های بچگی های خودمه
یه نمومه از سوغاتی خاله زهرا از ترکیه