سیزده بدر
سیزده بدر
هوا خیلی سرد بود و منو شما حتی یه دقیقه هم از ماشین پیاده نشدیم حتی من نهار و آشم رو هم تو ماشین خوردم و از اونجایی که اعتقاد داریم نینی جون باید از غذاهایی که بو دارن و میبینه بچشه از لعاب آش دو قاشق چای خوری هم شما چشیدی
دوتایی باهم سبزه گره زدیم و آرزو کردیم سبزه رو هم بهناز جون برد انداخت تو آب
باباجون قول داد هوا که گرمتر شد حتماً ما رو ببره باغ که به جای سیزده به دری که همه اش تو ماشین بودیم بازی و بدو بدو و هوا خوری کنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی