جشن دندونی
نیایش عسلی سلام
صبحت بخیر دسته گل مامان عزیزکم خواستم برات بگم دیروز موفق شدم جشن دندونی شما رو برگزار کنم.
خدارو شکر خودت هم بااینکه دندون دوم هم در شُرُفِ جوونه زدن هستش و شما بازم یه وقتایی بیتابی ولی خیلی خوب همکاری کردی یعنی قبل از اومدن مهمونا لالا کردی و وقتی مهمونامون تشریف آوردن شما هم بیدار شدی و خیلی سرحال و خوب بودی نازنین من. از آش دندونی خودت هم که نوش جون میکردی و وقتی قاشق میذاشتم دهنت میگفتی هاااااام .خدارو شکر خوشمزه شده بود .البته اینم بگم که خودم تنهایی پخته بودمش.از کامی شرکت که نمیشه عکس گذاشت تووبلاگ - ولی چشم بزودی وبلاگت رو عکس بارون میکنم خانوم طلا.
راستی خوشگلم یه چیزی هم باید میگفتم روز چهارشنبه ، شب نیمه شعبان ما دعوت بودیم خونه آقای قاسم خانی دوست باباجون برای مولودی خوانی.اونجا همه همراه مداح دست میزدن .از وقتی اومدیم خونه شما خود بخودی دست دستی میکنی . موقع بریدن کیک دیروز هم که همه دست میزدن شما هم دس دسیمیکردی .بخورمت جیگر طلای مامان.خییییییییییییییییییییللللللللللللللللللللللیییییییییییییییی دوست دارم نانازی من.