نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

دخمل عسلي مامان و بابا

خاطره تولد دردونه و یک ماهگی عسلکم

1390/10/9 12:14
نویسنده : نرگس لقائي
482 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم سلام

امروز شما یه ماهه که پا بدنیای ما گذاشتی

فعلا فقط خواستم بعد از یه ماه که فرصت نداشتم بیام تو نت ، بیام و یه ماهگیت رو تبریک بگم

سرفرصت وبلاگت رو بروز میکنم عسل خانوم

شما بیست و یکم مهر ماه ساعت 9:40 صبح بدنیا اومدی و دنیای شاد منو و بابا جون رو شاد تر کردی

امیدوارم گرمی وجودت زندگی رو برامون گرمتر و شادتر بکنه

الان داری تو بغلم شیر میخوری بس فعلا بای

دوست دارم عزیز دلم میبوسمت خانوم گل

 

(عزیزترینم من این پست رو درست روز تولد یه ماهه گیت از خونه خاله مولود برات گذاشتم و البته همون شب ازش خواستم چند تا عکس هم ازت بگیره که بذارم تو وبلاگت حالا که ویرایش کیکنم تاریخ های پست ها عوض میشه)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان یاس
21 آبان 90 21:39
تبریک میگم قدم نورسیده مبارک ان شاءالله همیشه شاد باشین وخانه گرم گرم باشه مربای شیرینی زندگیتون هم البالویی باشه یا توت فرنگی راستی عیدتون مبارک بیایین به وبلاگ ما هم سربزنین وعیدیتون را بگیرین یاعلی التماس دعا دارم مخصوص مخصوص چون من نی نی ندارم
مامان مریمی
25 آبان 90 21:07
مبارکه ما منتظر عکسسسسسسس هستیمااا
مریم مامان پندار
6 آذر 90 10:37
ُسلام عزیز خاله خوبی؟ماشالله به این دخمل ناز لطفا بیا و برای عکس پندار که برای مسابقه است رای بده
زهرا مامان مه سما
24 آذر 90 19:59
سلام ای تک جون از خودت یه خبری به ما بده دلم برات تنگ شده خانم